loading...

آئین مستان

متن روضه ورود کاروان به کربلا , متن روضه , ورود کاروان به کربلا , کربلا , متن روضه ورود به کربلا , ورود به کربلا , متن روضه شب دوم محرم , شب دوم محرم , مداحی شب

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2214 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1734 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1280 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 689 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 627 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 603 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3489 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6702 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2835 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3801 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3236 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3562 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4134 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3672 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7256 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4947 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5887 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4364 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5533 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4177 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 909 زمان : نظرات (0)

حاج حسن خلج

 

دلم داره میگیره داداش چرا صدات گرفته

بگو چرا بغض آه روی لبات گرفته

برادر گل یه جور دیگه مهربونتری و

همش داری نازبچه ها رو تومیخری و

یه جوری شدی داداش هی بچه ها روبغل میکنی بیشترازهمیشه هی نازشونومیکشی

نگاه غریبت ...چشاتو نگاه میکنم میخونم ها

نگاه غریبت شبیه نگاه های مادرمه

کدوم روز

همون روزی که گفته بودبه باباروزآخرمه...

خبرداری چرا همینکه محرم میشه دلت زیرورو میشه مگه چه اتفاقی میفته روزدهم امام حسین شهیدمیشه،برای چی ازشب اول دلهازیرو روئهبیقرارهدربه درپرچمای ابی عبدالله هست چرااینجورمیشه امام صادق فرمود:همون روزاول خدادستورمیده پیراهن خون آلوده حسین بین زمین وآسمان به احتزاز دربیارن،بوی لباس حسین همه رودیوانه میکنه...

دلم داره میگیره داداش چراصدات گرفته

بگوچرابغض آه روی لبات گرفته

برادرانگار یه جوردیگه مهربونتری و...

همش داری نازبچه هارو میخری

 مخصوصا رقیه هی بغلش میکرد هی زیرگوشش میخوندعزیزم بعدازاین مواظب باش ازعمه فاصله نگیری

برادر انگار یه جوردیگه مهربونتریو

همش داری نازبچه هاروتومیخری و...

نگاه غریبت شبیه نگاههای مادرمه

این نگاهو میشناسم دلم میلرزه وقتی میبینمت

همون روزی که گفته بودبه بابا روز آخرمه

بامن اینجورنکن حسین...

توکه از دو عالم خبرداری

خبراز من ِخون جیگرداری

نگو که تو قصد سفر داری

میخوام بخونم برای تو روایت بابارو

دارن باهم حرف میزنن،گفت داداش یه دقیقه بشین

 میخوام بخونم برای تو روایت بابارو

یادت میاداون شبو شب شهادت بابارو

بااون نگاهش به مامیگفت مثل مادرتون

 به تو نه هابه من به عباس به حسن به بقیه

 بااون نگاهش به من میگفت مثل مادرتون

 دیگه نذاری دلش بگیره برادرتون

 هی سفارشتو میکرد،به عباس گفت عباس حواست باشه کربلا ها دست تودست حسین درنیاری هانمیدونم این  اشک وبغض گلوگیرمو چه کنم میخوام باهات حرف بزنم گریه هام نمیزاره

 نمیدونم این اشک وبغض تو گلومو چه کنم

بادستهای لرزونم اشکتومیگیرم  وچه کنم

توگریه نکن ...

 میدونم برای چی ناراحتی حسین جان نگران چی هستی

توگریه نکن خیمه ها بامن

توگریه کن ها خانوم به امام حسین گفت توگریه نکن توخیلی گریه کن...

توگریه نکن خیمه ها بامن

نه گریه چیه جاداردبرای این یه مصرع بمیریم همه مون همین جا

توگریه نکن خیمه هابامن

غموشعله وناسزا با من

تیرخلاص بزنم

گرفتاری کوچه هابامن

امام حسین دست زینب گرفت گفت بشین میخوام یه حرفی باهات بزنم ..

بذاربگم که کجایی و  اینها کیان عزیزم۲

بگم که چی میخوان ازمنو پی چیَن عزیزم

این زمینواین آسمونو این در و دیوار این لشکر اینها میدونی برای چی اومدن

زمینِ تشنه گلوی  سرخو صدامیزنه۲

تواینجا صیادپرنده رو بی هوا میزنه

بعضی وقتها خداشاهده به جان همتون راست میگم وقتی میشینم اینهارو نگاه میکنم به کارهای بچه ها رومیخوام تحصیح کنم یا  انتخاب کنم اینها  گاهی موقعه ها این جا که میام یه هو جامیخورم چون خیلی هاشون من حذف میکنم ها کنارمیزنم ها حرفهای که میدونم که شما اصلاطاقت نداریدبشنویدحق هم دارید ولی یه هو نمیدونم چه جوری میشه بعضی چیزها در میره یاروزی شماست قراره بشنوی جیگرت یه داغی برداره

زمین تشنه گلوی سرخو صدامیزنه

 تواینجاصیادپرنده رو بی هوا میزنه

 توضیح نمیدم

 گلهای بنفشه پیش چشای باغبون میسوزن

خودمیدونی،خودت میدونی

گلهای بنفشه پیش چشهای باغبون میسوزن

جووناپیش چشم باباهای قدکمون میسوزن

کنارعلی خسته وتنها میسوزیم همه باغم زهرا

صبرکن زینب... صبرکن...

کنارعلی خسته و تنهامیسوزیم همه باغم زهرا

برای چی کنارعلی اکبربرای حضرت زهرازینب میای میبینی یه جوری پهلوشو پاره کردن،زینب میای میبینی چشمت به اون پهلوبیفته یادمادرمون میکنی...حسین.. همیشه گریه های شب دوم یه طعم ومزه خاصی داره چون شب دوم شبه مرثیه نیست در واقعه مدیحه میخونن مداحا شماها دریای مواج محبت ولایتتون به تلاطم پیش ازپیش میادو اینجوری زار میزنی...آی گریه کن های حسین...آی اشک دارهای ابی عبدالله دو سه بیت چهارپنج بیت مدح میخوام بخونم به انداره یه دهه عاشورا اشک میشه غافل نشیدحواست به این چندبیت باشه...

 علم کاروان به همراهه

 مشک بر دوش حضرت سقا

میخوام ازت خواهش کنم یا سقای کربلا،برای این چندبیت شماگوشتون بگیرشما نشنوی آقا

خیل ناموس حضرت حیدر

 همه درپرده های حجب و حیاء

 پرده دار مخدرات حرم

 شیرغران بیشه ی لیلا

 چی شد چی شد ناموس داری؛نسبت به ناموست غیرت داری ؛ناموس دهرند این ذوات مقدسه...دارم  مدح میگم؛ حق داری زاربزنی کجابودی شماعصرعاشورا...یه نگاه به بدن حسین کردگفت: حسین ندارم معجری... حسین...حسین...اینجانباش برو کربلا برو دور خیمه زینب بگرد...رفقا چکار کارکنم مدح را ادامه بدم یا نه ازاین خانواده بازهم تعریف کنم یا نه از حیاء وحجابشون بگم یا نه

پرده دار مخدرات حرم

شیر غران بیشه لیلا

باد باداینجااجازه میگیرد

پرده راجابه جا کند حتی

ای بی شرفا ای نامردا حسین توگودال افتاده... دیدن حریفش نمیشن؛ یکی صدازد حسین اینجا خوابیدی خیمه هاتو غارت کردن،عمه جان زینب... عمه جان....

دیده هاسوی خاک افتاده

دیده ی نامحرمان نه دیده دشمنان نهجلوات زینب یه جوری یه بنی هاشم هم وقتی چشمشون به زینب می افتاد سرشون پایین می انداختن

دیده ها سوی خاک افتاده

 تا که زینب زمین گذارد پا

ثانی حیدر است

 کی زینب نه نه

ثانی حیدرهست  ومیگیرد زیربازو زینب کبری

عباس زانوخم کرد اکبرمحمل روگرفته حسین زیربغلها..علیامخدره زینب، ملیکه عالم هستی میخواداز محمل پیاده بشه باچه جلال وجبروتی ای خاک کربلا چکارکردی بازینب اینجوری پیاده شد؛نه  روزدیگه میخوادسوار شه یه نگاهی کردکجایی علی اکبرم کجایی قاسمم دیدهیچ کی نیست تک وتنها...لشکرمنتظرن اجازه ی نزدیک شدن به احدی نداده،زینب خودش یکی یکی بانوان سوار بر محملها کرده؛خود زینب یکی یکی بچه هارو تو بغل خانومها نشونده؛ همه ایستادن دوست و دشمن نگاه میکنن حالازینب خودش چه جوری میخوادسوارشه یه وقت دیدن داره میدوئه، رفت سمت گودال پاشو به دادم برس....حسین...

 

دانلود بخش اول

روضه شب دوم محرم ورود کاروان ب کربلا - دلم داره میگیره داداش چرا صدات گرفته - حاج حسن خلج

دانلود بخش دوم

روضه شب دوم محرم ورود کاروان ب کربلا - دلم داره میگیره داداش چرا صدات گرفته - حاج حسن خلج

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 703 زمان : نظرات (0)

سید مجید بنی فاطمه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

چشم خود را باز کردم

ابتدا گفتم حسین

با زبان اشکهای بی صدا گفتم حسین

یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است

در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین

حسین

در مناجات شب جمعه، نمی دانم چه شد

خواستم بر لب برم نام خدا گفتم حسین

حسین

ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بارها

 آمده است کرب و بلا  لبیک  گفتم یا حسین

نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی

نام زینب شنیدم هر کجا گفتم حسین

کل ارض کربلا من تازه فهمیدم چرا؟

در خراسان در نجف در سامرا گفتم حسین

خدا تو رو ازم نگیره آقا

یه عمر باید سجده شکر کنم خدا به من حسین داده

اگه حسین رو نداشتم چه خاکی تو سرم می ریختم؟

عاشقی گفت آنچه می خواهد دل تنگت بگو

با دلی غمبار گفتم کربلا  گفتم حسین

مادر ما پهلوش شکستساما با پهلوی شکسته می گه "بنیَّ،قَتَلوک عطشانا، ذبحوک عطشانا" گفت خدا رحمت کنه اونایی که برا آقا بلند بلند گریه می کنند شب دومه چه خبرته؟اگه جلوتو نگیرم زود می خوای برات روضه بخونم

قربون اون بچه هایی برم که دلشوره دارن

هی می گن عمه می خواستن مارو مهمونی ببرن

عمه این سرزمین چرا اینطوریه؟

هی دامن عمه رو می گرفتن می گفتن عمه

من می ترسم عمه چه مهمونیه می بینم با نیزه اومدن عمه چه مهمونیه اینطور دارن به ما نگاه می کنن؟ هر چی دلشوره داشتن اما زینب می گفت عزیزم نترس ببین عمو عباس تا عمو هست کسی جرأت نمی کنه چپ چپ به خیمه ها نگاه کنه

اگه می شه بریم، خولی تو این صحرا برا سرت اومده

اگه می شه بریم، ساربان برا انگشترت اومده

اگه می شه بریم ،حرمله دنبال علی اصغرت اومده

اگه می شه بریم

بریم

اگه می شه بریم،خولی تو این صحرا برا سرتو امده،

اگه می شه بریم ساربان برا انگشترت اومده

اگه می شه بریم،حرمله دنبال علی اصغر اومده

اگه می شه بریم

تا توی مشکا آبه،تا سه ساله تو خوابه،تا پسر شیر خوارت تو دامنه ربابه

تا سر پا علمه تو امنیت حرمه

بیا بریم برادر تا معجرا محکمه

داداش بیا برگردیم داداش وقتی پامو تو این سرزمین گذاشتم دلم شور می زنه. یادت باشه بچه هر وقت گرفتار می شه، اذیت می شه زودی دلش هوای مادرشو می کنه،یه نگاه کرد گفت داداش بیا برگردیم مدینه، دلم برا مادرم تنگ شده

اگه می شه بریم،اگه بمونیم برا رفتن خیلی دیر می شه

اگه می شه بریم،اگ بمونیم سه ساله یه دفعه پیر می شه

اگه می شه بریم،وگرنه خواهرت تو این صحرا اسیر می شه

اگه می شه بریم

خیمه که بر پا می شه حرمله پیدا می شه

روی همه به روی اهل حرم وا می شه

با اضطراب می برن بین طناب می برن

یا الله از قتلگاه ما رو تا بزم شراب

حسین

خیال کردی همینجوری زینب وارد کربلا شد،نه تشریفات داره، تا گفت آقا اسم اینجا قادسیه است فرمود: نام دیگه هم داره؟ بله آقا جان به این جا نینوا گفت می شه حضرت فرمود بگو ببینم نام دیگه هم داره؟ بله آقا قدیمیا به اینجا می گفتن کربلا

تا گفت کربلا حضرت رنگش پرید

بار بگشایید اینجا کربلاست

آب و خاکش با دل آشناست

فرمود بیاین پایین،خیمه هارو بنا کنید

یه خیمه خیمه ی زینبه،یه خیمه خیمه ربابه

یه خیمه خمیه ی حسینهچندتا خیمه ها اصحابه

اما جلوتر از خیمه ها خیمه عباسه، یعنی هر کس می خواد ورود کنه باید از عباس گذر کنه،کیه که در جزیرة  العرب بتونه مقابل عموی امام زمان ابوالفضل بایسته؟

عموم ابوالفضل،یه پهلوونه

قدش بلنده

دونه دونه زنان و بچه ها رو پیاده کردند، حالا نوبت می رسه به عقیله بنی هاشم عالمه غیر معلمه،دختر علی زینب، فکر کردی می گن خانم بفرما دستشو می گیرن؟ نه اینجوری نیست، اول عباس می آد جلو محملش زانو می زنه، یه بار جلو زینب سرشو بالا نیاوردهسرش پایین بود باید زینب پاهاش رو پای عباس باشه تا قوت بگیره، اگه دیدی کربلا زینب زمین خورد پاهاش قوت نداشت چون عباس نداره، یه دستشو علی اکبر می گیره،جوان های هاشمی صف می کشن تا عمه جانشون پایین بیاد چرا؟چون امیر المومنین وصیت نه،چهار ساله بود بالا قبر مادر،فرمود حسن جان ،حسین جان این چراغ ها رو خاموش کنید، نمی خوام کسی قد وبالای خواهرتون رو ببینه،این دیگه برا حسن و حسین ،یادگار موند،هیچ کسی  والله قد و بالای زینب رو ندید، مردا می گن سالها همسایه زینب بودیم یک بار صداشو نشنیدیم، با یه عظمتی زینب رو از محمل پایین می آوردن، من دیگه روضمو خوندم بقیه روضه تو تو ذهن و قلبت بخون، عباس زانو زده، علی اکبر دستشو گرفته قاسم پَرِ چادر عمه رو گرفته، همه می آن احترام عمه جون، همچین  که دست انداخت صورت عباس، چرا داداش اینقدر خجالتی هستی عزیزم؟ دستشو علی اکبر می گرفت می گفت عمه داغتو نبینمهی دست روی صورت قاسم می کشید می گفت جای داداش حسنم خالی، اصلا اینا یتیم رو یه جور دیگه می دیدن، اما آی جوناآی زن و مردا  خواهرا برادارا، حسینیا،همین عمه سادات با یک عظمتی از محمل پایین اومد اما با یک اذیتی  زینب خواست سوار محمل بشه، شب یازدهم نگاه کرد دید نه عباس است نه علی اکبر استبه مادر می خوام یه جمله بگم می دونم اهل عشقی می دونم می گیری می گما همونجا نگاه کرد سمت  علقمه صدا زد عباس ،باریکلا به غیرتتکجایی ببینی نا محرما دور،این صدا رو از حنجرت آزاد کن حسین

روضه شب دوم محرم ورود کاروان ب کربلا - چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین - سید مجید بنی فاطمه 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1193 زمان : نظرات (0)

حاج محمود کریمی

 

مجلس ما یا بن الحسن،منوره به نور تو
می دونم اینجایی آقا،حس می کنم حضورتو
یابن الحسن...
تو هستی و رو قلب ما اثر می ذاری آقا جون
می دونم این شبا چقدر تحت فشاری آقا جون
شروع کنیم روضمونو با نوحه ی قدیمیا
فریاد یا محمدا،حسین رسید به کربلا
سکینه باعمه اومد،با مادرش قاسم اومد
 
رقیه روی شونه ی ماه بنی هاشم اومد
همه دارن میان
نجمه اومد رباب اومد
قربون قدمات حسین
اصغر اومد، اکبر اومد، همراهشون از آسمون
 
گریه کنون مادر اومد
نگاه سردار حسین به شاه کم سپاهشه
شاهی که بیشتر از سپاه ،بچه کوچیک همراهشه
در دل خود تکیه می بندیم ما
سینه  را از عشق آکندیم ما
لحظه لحظه سال با کندی گذشت
 
تا محرم، منتظر ماندیم ما
روایته ها
دست شیطان و هوای نفس را
با طناب گریه می بندیم ما
ما سیه پوش عزای زینبیم
 
دور از شادی و لبخندیم ما
اذن داد ارباب در روز ازل
 
با گل پاکش بپیوندیم ما
زاده ی زهرا کجاو ما کجا
او ضرر کرده مگر چندیم ما
اولین نوحست بر لب ها همه
آجرک الله یابن فاطمه  
یا امام زمان
تا بلا بر عاشقان تکلیف شد
جایگاه عشق تو تعریف شد
بس که محکم بود عهدت با خدا
مقتلت روز ازل تعریف شد
در رگ اسلام خون پاک توست
مکتب بی کربلا تحریف شد
در کشاکش ها به داد دین رسید
هر کجا دین خدا تضعیف شد
نوحه ی تو لوح محفوظیست که
در خود عرش خدا تصنیف شد
چهره ی زیبایت ای وجه خدا
با زبان مهدیت توصیف شد
چهره ات چطور توصیف شد، امام زمان چطوری توصیف کرد؛ السلام علی الخدالتریب، السلام علی الشیب الخضیب، کجا بودی
بنده ای که هیچ جا جایی نداشت
آمد اینجا صاحب تشریف شد
عالمی سر گشته و سر دار،تو
ما اسیر و سیدالاحرار تو
طاعتش از یاربت تفسیر شد
جزءجزء مذهبت تفسیر شد
یا غیاث المستغیثین تو با
ذکر یارب یاربت تفسیر شد
میهمان داری و لطف و جود تو
هر کجا شد موکبت تفسیر شد
آن شبی که وعده کردی روز بعد
صبح راز آن شبت تفسیر شد
در کنار آب بودی یا عطش
با ترک های لبت تفسیر شد

مناجات امام زمان (عج) و روضه شب دوم محرم - مجلس ما یا بن الحسن،منوره به نور تو - حاج محمود کریمی

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 562 زمان : نظرات (0)

حاج محمد رضا طاهری

 

از خدا هر وقت که اذن محرم خواستم

پیشتر از آن ظهورت را دمادم خواستم

هر زمان هم رخصت سینه زدن می خواستم

پشت بندش دیده ای از اشک زمزم خواستم

خواستم در این عزاداری بساطی جور را

تا که خرج تو شوم رزقی فراهم خواستم

صبح گریه می کنی تا شب، و شب تا صبح را

گریه کردن را شبیه تو دمادم خواستم

وقتی از آقا امام زمان در عالم رؤیا سئوال کرد برا کدوم روضه فرمودید چشمام مرتب گریانند،اگه اشک چشمم تموم شه خون گریه می کنم؟ آیا روضه ی جد غریبتون حسین بود؟ فرمود: اگه جدم هم بود با من برای این روضه گریه می کرد.آیا روضه ی عمو جانت قمر بنی هاشم بود؟فرمود: اگه عموم هم بود با من گریه می کرد. روضه ی علی اکبر و قاسم؟نه..آقا پس اون کدوم روضه است؟ فرمود:من برای روضه ی عمه جانم زینب ،برای مظلومیت عمه جانم زینب،برای اسیری رفتن عمه جانم زینب

تا عزاداران جدت را بگریانم ز تو

روضه و شعر و گریز و نوحه و دم خواستم

چون شهیدان در رکاب تو شهادت را ولی

روی دامان تو در خط مقدم خواستم

کجایند اونایی که با اخلاص برای عمه جان امام زمان اشک می ریختند؟

تو عزاداری و در این روزها غرق غمی

از سر شرمندگی بوده اگر کم خواستم

آقا جان کم خواستم از شما،اما این یکی رو التماستون هم می کنم:

تا که امضای تو زینت بخش طومارم شود

غیر اشک و ناله از تو کربلا هم خواستم

کربلا،کربلا....هر کی دلش دنبال قافله ی حضرت زینب سلام الله علیهاست بگه:کربلا،کربلا.....

این دل تنگم غصه ها دارد

گویا میل کربلا دارد

کربلا کربلا.....

می روم بینم در کجا زینب

شکوه از شمر بی حیا دارد

ز راه خسته ای از التهاب می لرزید

تمام  عاطفه زیـر  نقـاب می لرزید

ستاره رنگ پریده سراغ  ماه گرفت

ز ترس و دلهره­ی بی حساب می لرزید

گلاب اشک روی گونه های معصومی

که پوست پوست شد از آفتاب می لرزید

تا حالا که سوار برمحمل ها بودند،سایه ی عمو رو سرشون بود،سایه ی داداش علی اکبر رو سرشون بود،حالا که دارند از مرکب ها پیاده میشند،امشب صورت ها سوخته،پوست پوست شده. ای وای از بعد از این چه می کنند بچه ها؟ هر کار کردند مرکب تکون نخورد:

گرفته بود زمین پای ذوالجناح انگار

ز شرم  هی شدن و اجتناب می لرزید

هر آنچه بیشتر از نام  این زمین می گفت

چه بیشتر دلی از هر جواب می لرزید

کجاست این سرزمین؟این جا رو غاضریه میگند،این جا رو نینوا هم میگند.آقا اباعبدالله فرمود:آیا اسم دیگه ای هم داره؟یه وقت یه پیرمردی گفت:آقاجان،بله، این جا رو کرببلا هم میگند. تا گفت:کرببلا. یه وقت دیدند زینب یه آهی کشید،صدا زد وای دلم،حسین جان،این چه سرزمینی است؟یه مرتبه ابی عبدالله صدا زد: اعوذ بالله من الْکرب والْبلا

کشید چادر عصمت عقیله بر صورت

ز گریه شانه­ی او در حجاب می لرزید

یه نگاه ابی عبدالله کرد،عباسم چرا معطلی؟ خواهرت رو با احترام پیاده کن،جوانهای بنی هاشم صف کشیدند،جلوتر از همه قمر بنی هاشم،پاهاشو رکاب قرار داد،سیدتی و مولاتی،پای عباس رکاب شد

به خیر گذشت، ز محمل پیاده اش کردند

عجیب پاش ولی بر رکاب می لرزید

نشست سایه و گهواره را تکان می داد

ز برق تیر سه شعبه رباب(س) می لرزید

ز رسم تازه­ی مهمان نوازی کوفه

هنوز شکر خدا مشک آب می لرزید

وزید گرد و غباری که بوی هجران داشت

نگاه ابری زینب هوای باران داشت

گفت:داداشم،عزیز دلم،این چه سرزمینی است قربونت برم؟

بگو اکبر ببندد محمل من

که این صحرا نموده خون دل من

امون از دل زینب،وای از دل زینب

گفت:گریه نکن عزیز دلم،این وعده ی حتمی خداست،جدم رسول خدا رو در عالم رؤیا دیدم اینجارو بهم نشون داده،زینب جان یاد خاطره ای افتادم برات بگم:از جنگ صفین برمی گشتیم،رسیدیم توی این سرزمین یه چند لحظه بابام امیرالمؤمنین سرش رو گذاشت روی شونه ی داداش حسنم،یه چند لحظه ای خوابید،یه مرتبه دیدم بابام از خواب بیدار شد،شروع کرد گریه کردن،داداشم می گفت:باباجونم چی شده؟چرا اینقدر بی تاب شدی بابا؟فرمود: الان توی این سرزمین دیدم دریایی از خون ،حسینم توی این دریا داره دست و پا میزنه، هرچی میگه: یکی کمکم کنه، کسی به دادش نمی رسه
گفت: حسینجان

چقدر لشکر  مست غرور می آید؟

برای بستن  راه عبور می آید!

کتاب خاطره های دل صبورم را

شرار تیغ برای مرور می آید

پی گرفتنت از زندگی  شیرینم

سپاه حرمله با چشم  شور می آید

تلافی  دم  گرم  دعای بارانت

داداش من که یادم نرفته،تو همین کوفه،وقتی خشک سالی اومده بود،اومدند دورت رو گرفتند،گفتند: حسین جان بابات علی گفته بیاییم پیش تو،تو دعا کنی خدا باران رحمتش رو بفرسته، حسین جان یادته تا دستت رو بالا آوردی،اصلاً خدا نگذاشت معطل بشی،چنان باران رحمتی تو این شهر فرستاد،سابقه نداشت حسین،یادته حسین اومدند دورت حلقه زدند،گفتند:حسین جان ان شاءالله یه روز برات تلافی می کنیم، حالا موقشه

تلافی  دم  گرم  دعای بارانت

کمان و تیر به حدّ وفور می آید

میخوای ناله بزنی برای این ناله بزن:

دلم برای گلوی تو غرق  آشوب است

ز بسکه نیزه­ی پهن و قطور می آید

به چنگ مسلخ  این دشت چند خورجین سنگ

به قصد کشتن  آیات نور می آید

ابی عبدالله از همین روز اول سفارش کرد،زینب جان: نکنه بی صبری کنی،نکنه یه وقت موهاتون بر اثر عزاداری در برابر نامحرم مشخص بشه، حالا زینب داره یه روزهایی رو می بینه،گفت:

گل و خوش آمدشان پیشکش، چرا دیگر؟

برای بردن معجر به زور می آید

رقیه­ی تو دلش آب می شود از ترس

صدای شیهه و سمّ ستور می آید

صدای مادر  پهلو شکسته از حالا

ز سمت کوفه ز کنج  تنور می آید 

حسین....... با چه عزت و جلالی عمه ی سادات رو پیاده کردند، اما این عزت و جلال چقدر زود تموم شد،چیزی نگذشت اومد کنار گودال،نشست روی خاک،صدا زد آی غیرت الله،پاشو ببین ناموست رو دارند می برند،یکی بیاد به داد زینب برسه....حسین... اشکاتو روی دست بگیر،موقع اجابت دعاست، اللهم عجل لولیک الفرج

 روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا - از خدا هر وقت که اذن محرم خواستم - حاج محمد رضا طاهری

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 645 زمان : نظرات (0)

حاج حسن خلج

 

در سکوته شکسته صحرا

کاروانی ز دور شد پیدا

کاروان عشیره سادات

کاروان قبیله طاها

کاروان سلاله های رسول

کاروان امام عاشورا

همشان لاله روی چون یوسف

شما از این حرفها به کجا میرین،به کجا میرسین من که دارم از زیبایی شون میگم از تراوتشون میگم

همشان لاله روی چون یوسف

همگی مستجاب چون عیسی

یک طرف روح آبه تطهیر

یک طرف معنی ذلقربی

یک طرف یادگارهای حسن

نجمه عجب پوزی میداد با پسراش

چه افتخاری میکرد به قاسم و عبدالله و بقیه شاهزاده های امام حسن.تو دلش میگفت آقا یکی یکی شون رو‌فدائیت میکنم،آه حسن جان حسن جان حسن جان،آسمان کربلا پر از ماه ستاره شده،ستارگان خیام حسین تلألو میکنند ودرخشش دارند،چشم آسمونیا خیره شده به خاک کربلا تو این خاک چه خبرهو چی شده اینقدر خورشید جمع شده تو این خاک وای از چند روز دیگه،یک طرف یادگارهای حسن،با نهایت به نهایت مؤدب و شیدا،در نهایت ادب دست به سینه ایستادند اما چشم از عمو بر نمی دارند،یه جوری دلداده عمو هستند،علم کاروان به همراه مشک،بر دوش حضرت سقا،اگه گفتی الان باید چی بگی،یا ابالفظل ابالفظل،{بزار یه چیزی یادت بیارم،همین الان به قمر بنی هاشم بگو آقا جان به حق اون کربلایی که رفتی،کربلا اربعین مون رو امضا کن‌ آقا،یا ابالفضل ابالفظل

 روضه شب دوم محرم ورود کاروان ب کربلا - در سکوته شکسته صحرا - حاج حسن خلج

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 670 زمان : نظرات (0)

سید مهدی میرداماد

 

"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ"

بلد نیستم سلام بدم و دستم رو روی سینه ام نذارم،از بچگی یادم دادن هر جا سلام بهت دادم دستم بی اختیار میاد رو سینه ام، ان شاء الله این سینه شب اول قبر شهادت بده، یه جوری سلام بده امشب اسم مارو هم جزو زائرها بنویسن: "اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"

فرقی ندارد که جهنم یا بهشت است 

هر جا که می گویم حسین ؛ آنجا بهشت است

هر روز از این روضه به آن روضه دویده 

حق دارد آن که گفته این دنیا بهشت است

مولا جان! دیگه بالاتر از این چی می خوام،بهشت من همین روضه های توست، مگه نگفت: هر جا روضه ی ماست،حرم ماست، هر جا ذکر ماست،روضه ی ماست، حرم ماست، ما هم همون جا هستیم

چشمی که از داغت نمی بارد جهنم

این شبا سعادتمند دنیا و آخرت،خوشبخت الی الابد اونی که تا بگن: "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ"همچین که بگن، مرحوم شوشتری میگه: نشانه ی ایمان محبت حسین ِ، اگه دیدی سه بار میگن: "صَلَّ اللهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ" دلت هیچ خبری توش نمیشه، منقلب نمیشی، نگران شو، احساس خطر کن.آقا جان، هر چی رو می خوای ازم بگیری، بگیر، این دو قطره ی اشک رو نگیر

چشمی که از داغت نمی بارد جهنم

چشمی که از داغت شود دریا بهشت است

شش گوشه را از شش جهت دیدیم و گفتیم 

از هر جهت این کعبه ی زیبا بهشت است

کربلا،کربلا،کربلا،کربلا

این دل ِ تنگم عقده ها دارد

گوئیا میل کربلا دارد

دلم برا حرمت پر میزنه،برا حرمت پرمیزنه

دستم از ضریحت کوتاهه

تا حرم تو خیلی راهه

ذکرم یا اباعبدالله ِ

رویامه،رویامه،رویامه

کربلا آخر دنیامه

حسین بن علی آقامه

شش گوشه را از شش جهت دیدیم و گفتیم 

از هر جهت این کعبه ی زیبا بهشت است

بالا و پایینی ندارد خانه ی تو 

بالای سر فردوس و پایین پا بهشت است

خدا قسمتت کنه زیارت امام حسین علیه السلام رو، "مَنْ زَارَه ُ مَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ" دیدی حجله میزنن جوون ناکام، معمولاً کسی که ازدواج نکنه از دنیا بره ناکامه، اما ناکام حقیقی اونیه که کربلا ندیده بمیره، آی جوون یه بارم شده خودت رو برسون کربلا، اگه من تا صبح هم ثواب زیارت کربلا رو بگم، بازم حرف هست، من خلاصه اش میکنم تو یه روایت،امام صادق فرمود: اگه مردم بدونند ثواب زیارت کربلارو قالب تهی می کنند،می میرند از شوق کربلا. در خانه اگر کس است یک حرف بس است، اگه بدونی چه ثوابی داره،اونم همه شبا یه طرف شب جمعه هم یه طرف، آخه شب های جمعه یه صدایی میآد کربلا، همه ی انبیاء و اولیا میان شب جمعه کربلا این صدارو بشنون،یه صدایی هی میگه:" بُنَیَّ"  

اگر کشتند چرا آبت ندادند

چرا زآن دُر نایابت ندادند

زهرا زائر شب های جمعه است

گفتند زهرا زائر شب های جمعه است 

گفتیم زیر پای مادرها بهشت است

بی بی جان! مارو هم با خودت ببر. بیایید دست بزنیم به رشته های چادرش،مارو هم ببر، دیدی مادر می خواد یه جایی بر ِ، بچه التماس میکنه، منم ببر، من تنهایی نمونم تو خونه، امشب همه به مادر التماس کنند، منم ببر،تا حسین زنده است منم ببر،حسین....،ابی عبدالله فردا شصت هزار درهم داد کربلارو خرید،اینی که میری کربلا راحتی، فکر میکنی تو خونه ی خودتی،چون آقات خریده این زمین رو، ای قربونت برم، یه چیزی بگم و زود رد شم، من از شما سئوال میکنم،آدم یه زمین رو میخره، زمین که بی آب نمیشه، میری یه زمین بخری،میگی آبم داره؟ مهریه ی مادر این آقا همه ی آب های عالم ِ،شصت هزار درهم داد زمین رو خرید، مشخص کرد ابعاد این زمین رو، دوباره برگردوند به صاحبانش،بعضی ها نوشتن به بنی اسد، روستایی ها بودن، گفت:به یه شرط بهتون میدم،به شرطی که سه روز مهمون های من اومدن ازشون پذیرایی کنید، اینجا یه روزی مهمانخانه ی من میشه، آقا جان! ان شاءالله اربعین ببینیم همدیگه رو کربلا، خوشبحال اونایی که اربعین میرن کربلا،نیت کنیم بریم همه کربلا روز اربعین،نشون بدیم به عالم ابی عبدالله چه سفره ای پهن میکنه.الله اکبر، مثل فردا شروع کرد با اصحابش حرف زدن، "هاهُنا مُناخُ رِكابِنا، هاهُنا مَسفَكُ دِمائِنا، هاهنا مَذبح اطفالنا" گفت و گفت، حالا به زبان شعر ابی عبدالله کربلارو به من و تو نشون بده

یاران من آماده ی ایثار باشید

باید مقیم سرزمین یار باشید

اینجا مقام قرب رب العالمین است

اینجا همانا کعبه ی اهل یقین است

اینجا اگر از دامن کعبه جدایید

پرواز کردید و در آغوش خدایید

روزی که حق این سرزمین را آفریده

خون شما را با وصال خود خریده

حالا همه ی این حرف هارو داره میزنه،یه نفر داره گوش میده، صدای گریه اش آروم آروم بلندترشد، دیگه از امشب همتون بخونید: امان از دل زینب

دیدار معبود شما اینجاست یاران

ابی عبدالله هنوز داره کلّی حرف میزنه،انگار می خواست خواهر رو آماده کنه، دیدی بخوان یه خبر بدی رو بدن مقدمه چینی میکنن، یک دفعه نمیگن، چه جوری به زینب بگم اینجا کجاست؟

دیدار معبود شما اینجاست یاران

میلاد مسعود شما اینجاست یاران

اینجا عطش آب و شهادت زندگانی است

اینجا به خون خفتن حیات جاودانی است

یه نگاه به بغلش کرد،دید داداشا کنارش ایستادن، یه نگاه این طرف کرد دید اصحابش ایستادن.الله اکبر، بذار آروم بخونیم،آخه شاید زینب بشنوه و دلش بلرزه، هنوز زوده عمه ی سادات گریه کنه

اینجا به روی دست بگرفتم سرم را

وقف خدا کردم علی اکبرم را

اینجا فدای دوست گردد هست عباس

اینجا جدا گردد زپیکر دست عباس

سقای دشت کربلا، اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل

امشب شب روضه است،یه سر بریم حرم عباس

دستش شده از تن جدا، اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل

اینجا به روی دست گیرم اصغرم را

یک شیرخواره نه تمام لشگرم را

این یه دونه اش صدای گریه ی زینب رو بلند کرد،بعضی ها نوشتن گریبان پاره کرد،بعضی نوشتن از هوش رفت

اینجا شود سرهای ما از تن بریده

اینجا شود گلهای ما با تیغ چیده

اینجا بود آب روان اشک دو دیده

خواهر زند بوسه به رگهای بریده

بچه ها دویدن،بابا بیا عمه از هوش رفت، دوید اومد بالا سر زینب،چه زینبی؟ یه نگاه کرد دید خواهر از حال رفته، زینبی که این همه داغ دیده، مادر از دست داده، پدر از دست داده، برادر از دست داده، یه زن پنجاه و چهار ساله است،ببین یه خانمی که این همه داغ دیده،دیگه طاقتی نداره،یه حسین بیشتر نداره، اومد بالا سرش، مرحوم شیخ مفید میگه:سر زینب رو روی زانوش گذاشت، صدا زد: سکینه یه مقدار آب بیار بابا. الحمدالله فردا آب بود،کسی دنبال آب نگشت. یه ذره آب تو صورت خواهر پاشید،چشماش رو باز کرد،حسینم!داداش چرا این حرف هارو زدی؟ جلو زینب حرف مرگ زدی؟مگه تو منو نمیشناسی داداش؟ این خواهر و برادر هزاران حرف نگفته با هم دارن،زود بردمت سر اصل مطلب. حسین جان این حرفهارو نمیزدی،چی شده تو این سفر؟شروع کرد به دلداری زینب، گفت:خواهرم! رسول خدا جدم از من بهتربود رفت،بابام علی با اون عظمت،با اون شجاعت رفت، مرگ حق ِ، مرگ زینت ماست، مرگ باعث بقای ماست، ناراحت نشو اینم تقدیر الهی است،هی دلداریش داد، مادر رفت،داداشم رفت. یه نگاه کرد زینب،حسین! همه که رفتن، من و به که می خوای بسپاری؟امان امان امان،الله اکبر، نمیدونم دلت تو این لحظه کجای کربلا گیر کرده، اما من همین الان چشم سرم رو می بندم، جلو پله های تل زینبیه، هر کی بلده دنبال من بیاد،اینجا حسین زینب رو بهوش آورد، آب ریخت رو صورت خواهر،اما روز عاشورا،وقتی خودش رو انداخت رو بدن حسین، بجای اینکه یه نفر رو صورت زینب آب بریزه و بیدارش کنه، بجای اینکه زینب رو اینجوری آرام کنند، یه عده با کعب نی،یه عده با تازیانه،سکینه دستاش رو گذاشت رو سرش،بابا! پاشو عمه ام رو کشتن، حسین...........هر کجا نشستی کربلات رو بگیر،بلند بگو حسین..............

 

دانلود بخش اول

روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا - فرقی ندارد که جهنم یا بهشت است   - سید مهدی میرداماد

دانلود بخش دوم

روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا - فرقی ندارد که جهنم یا بهشت است   - سید مهدی میرداماد

تعداد صفحات : 7

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 70
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 324
  • آی پی دیروز : 308
  • بازدید امروز : 2,903
  • باردید دیروز : 2,673
  • گوگل امروز : 29
  • گوگل دیروز : 37
  • بازدید هفته : 10,643
  • بازدید ماه : 71,844
  • بازدید سال : 1,281,768
  • بازدید کلی : 19,787,596